محمد در امتحانات پایانی شاگرد برتر کلاس شد. کسی باورش نمیشد پسر بچهای که در ابتدای سال مشکلات زیادی داشت اکنون شاگرد برتر کلاس باشد. او پدرش را از دست داده بود و مشکلات خانوادگی فراوانی داشت . وقتی از او دربارهی موفقیتش و همینطور سازگاری با مصیبتهای زیادی که برای خانوادهاش اتفاق افتاده بود پرسیدند، او جواب داد:« مقابله کردم». منظور از مقابله تلاشهایی است که برای کنترل و اداره کردن موقعیتهایی که به نظر خطرناک و استرس زا میرسند، به عمل میآوریم. این تعریف که از لازاروس و فولکمن (1984) است سه ویژگی مهم دارد :
- مقابله کردن مستلزم تلاش و برنامهریزی است.
- مقابله فرآیندی است که در طول زمان اتفاق میافتد.
- نتیجه نهایی مقابله همیشه مثبت نیست.
لازاروس و فولکمن در سال 1984 دو نوع کلی مقابله را مشخص کردند :
- مقابله متمرکز بر هیجان ( هیجان مدار)
- مقابله متمرکز بر مشکل ( مساله مدار)
راهبرد متمرکز بر مشکل میتواند معطوف به بیرون یا به درون باشد.هدف روشهای مقابلهای معطوف به بیرون تغییر محیط و دیگران است که اغلب کار سخت و نشدنی است.در صورتی که راهبرد های مقابله ای معطوف به درون شامل تلاش هایی میشوند که برای بررسی مجدد نگرشها و نیازهای خود و کسب مهارتها و پاسخهای تازه انجام میدهیم. هدف اصلی مقابله متمرکز بر هیجان کنترل احساسات و ناراحتیها و پریشانیهای هیجانی است.مثل ورزش کردن ، مراقبه و مدیتیشن و تن آرامی ، بیان احساسات و
جست و جوی حمایت اجتماعی است.
وقتی افراد حس میکنند که میتوانند درباره مساله پیش رویشان کاری انجام دهند به احتمال زیاد به مقابلهی متمرکز بر مشکل دست میزند. ولی زمانی که مشکل یا موقعیت را فراتر از تواناییهای خود میدانند، به احتمال زیاد به مقابله متمرکز بر هیجان دست میزنند. ( فولکمن و لازاروس،1980؛ویتالیانو، دوولف، مایورو، روسو و کاتون 1990) اما از کدام راهبردهای مقابلهای برای حل مشکلاتمان استفاده کنیم؟ پژوهشگران با تهیه مقیاسهای مقابلهای گوناگون ، پاسخ های مقابلهای موثر و غیر موثر را در برخورد با مشکلات زندگی طبقهبندی کرده اند.کارور ، شی یر و وینتراپ در سال 1989، تعدادی سبک مقابلهای را بر اساس نتایج حاصل از نظریههای شخصیت درباره نحوهی برخورد افراد با رویدادهای استرس زا طراحی کردند.
- مقابله فعال : (ویژگی های شخصیتی : خوشبینی ، اعتماد به نفس و عزت نفس بالا ، اضطراب کم )
برای خلاص شدن از این موقعیت شدیدا تلاش می کنم و تمام کارهایی که باید انجام شود گام به گام انجام میدهم.
- برنامهریزی: (ویژگیهای شخصیتی : خوشبینی ، اعتماد به نفس و عزت نفس بالا)
سعی میکنم طبق یک برنامه عملی اقدام کنم، و درباره هر اقدامی که میخواهم انجام دهم کاملا فکر کنم.
- ایجاد وقفه در سایر فعالیت ها : برای این که بر مشکل تمرکز کنم سایر فعالیت های خود را متوقف می کنمن ، اجازه نمی دهم افکار و فعالیت های دیگر حواس مرا پرت کنند. در واقع فقط روی مشکل متمرکز می شوم و کمتر به کار های دیگر می پردازم.
- مقابله از راه خویشتن داری : (ویژگی های شخصیتی : خوشبینی ، اضطراب کم ) خودم را مجبور می کنم تا فرا رسیدن زمان مناسب انجام کار ها منتظر بمانم و مراقبم که با اقدام عجولانه کار هارا خراب تر نکنم.
- جستجوی حمایت اجتماعی به دلایل علمی: (ویژگی های شخصیتی : خوشبینی) از کسانی که تجربه مشابهی داشته اند، می پرسم که گونه از عهده آن بر آمده اند و برای شناخت بهتر موقعیت با دیگران حرف می زنم.
- جستجوی حمایت اجتماعی به دلایل هیجانی: درباره احساسات خود با کسی صحبت می کنم و سعی میکنم از حمایت عاطفی دوستان و اقوام بهره مند شوم.
- تفسیر مجدد مثبت و رشد: (ویژگی های شخصیتی : خوشبینی ، اعتماد به نفس و عزت نفس بالا ، اضطراب کم ) سعی میکنم جنبه های مثبت رویداد را در نظر بگیرم و سعی می کنم از رویداد ها درس بگیرم.
- پذیرش مشکل: (ویژگی های شخصیتی : خوشبینی) می پذیرم که اتفاقی افتاده و قابل تغییر نیست و یاد می گیرم با آن زندگی کنم.
- انکار مشکل: (ویژگی های شخصیتی : اعتماد به نفس پایین ، عزت نفس پایین و اضطراب) وجود مشکل را انکار میکنم. و چنین وانمود می کنم که واقعا چیزی رخ نداده است.
- عقب نشینی رفتاری : (ویژگی های شخصیتی : بد بینی ، اعتماد به نفس پایین ، عزت نفس پایین و اضطراب) برای رسیدن به اهداف خود کوشش نمی کنم و به خودم می قبولانم که نمی توانم با مشکل مقابله کنم.
- عقب نشینی روانی: (ویژگی های شخصیتی : بد بینی ، اعتماد به نفس پایین و اضطراب) برای اینکه خود را از مشکل دور نگه دارم ، فعالیت های دیگری را شروع میکنم. و برای این که به مشکل فکر نکنم به طور مثال به سینما می روم.
- استفاده از مواد مخدر یا الکل : (ویژگی های شخصیتی : بد بینی ، اعتماد به نفس پایین و اضطراب) برای این که احساس خوبی پیدا کنم از طریق الکل و مواد بر مشکل غلبه کرده و خود را فراموش می کنم.
پژوهش های انجام شده در زمینه سبک های مقابله ای نشان داده اند که سازگارترین روش برای مقابله با مشکلات زندگی ، اتخاذ یک رویکرد فعال و متکی به خود از قبیل برنامه ریزی و مساله گشایی است. میزان معقولی از اجتماعی بودن و برون گرایی نیز می تواند مفید باشد (امیرخان ، ریسنگر ، سویچزت1995؛کوپر،اوکامورا،مک نیل ،1995) صفات برون گرایی و اجتماعی بودن به شما کمک می کند تا در مواقع لزوم فعالانه با مشکلات مقابله کنید و در زمان مناسب از دیگران کمک بگیرید. مقابله با مشکلات از طریق اجتناب و انکار کردن مسائل یا نشان دادن واکنش های شتاب زده زیاد سازگارانه نیست. در هر مقابله ما باید از خود بپرسیم آیا واقعا پاسخ های مقابله ای ما سودمند هستند یا خیر ؟ این ارزیابی به دو طریق به ما کمک می کند . اول می آموزیم که باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشیم و پاسخ مقابله ای مناسب رو انتخاب کنیم و دوم برای مدتی اعتماد به نفس و احساس کنترل مارا تقویت میکند. (امیرخان ، ریسنگر ، سویچزت1995 )