ارتباط هوش هیجانی و موفقیت
هوش هیجانی عدم موفقیت افراد دارای هوش بالا و هم چنین موفقیت غیرمنتظره افراد دارای هوش متوسط را تعیین می کند.بعبارتی افرادی با داشتن هوش عمومی متوسط و هوش هیجانی بالا خیلی موفق تر از کسانی هستند که هوش عمومی بالا و هوش هیجانی پایین دارند.
پس هوش هیجانی پیش بینی کننده موفقیت افراد در زندگی و نحوه ی برخورد مناسب با استرس هاست.
هوش هیجانی میزان توانایی شخص برای:
- مهار احساسات به منظور ایجاد انگیزه برای انجام عمل مناسب، قبول مسئولیت، الگوی تشخیص و فهم احساسات و عکس العمل ها و پاسخ ها(خودکنترلی)
- پذیری و حرکت به سوی دستیابی به اهداف(انگیزه)
- تشخیص احساسات اطرافیان، فهم هیجانات آن ها و استفاده از این آگاهی ها برای ایجاد ارتباطات موثر با دیگران(همدلی)
- ایجاد ارتباط با دیگران، همکاری در امور اجتماعی، رهبری، مناقشه و بحث انجام کار تیمی(مهارت های اجتماعی)
چرا هوش هیجانی مهم است؟
سلامت جسم: توانایی مراقبت از جسم و مدیریت استرس هایمان که اثر شگفت انگیزی روی سلامتی عمومی دارد تا حدود زیادی وابسته به هوش هیجانی وابسته است.
بهداشت روانی:هوش اجتماعی می تواند چشم انداز زندگی را درپیش رویمان تغییر دهد.این فاکتور روانی همچنین می تواند اضطراب، افسردگی و نوسانات خلقی را مهار کند. هوش اجتماعی بالا بطور مستقیم با داشتن نگاه مثبت و شادتر به زندگی در ارتباط است.
موفقیت:هوش هیجانی بالا کمک می کند انگیزه های درونیمان را تقویت کنیم، اعتماد بنفس را بالا ببریم و بر هدفمان تمرکز کنیم.توانایی ما برای به تعویق انداختن لذات و ایجاد آینده نگری تاثیری بر مستقیم بر موقعیت هایمان دارد.
EQ مهم تر است یا IQ
گلمن روانشناس معروف می گوید: هوش شناختی در بهترین شرایط تنها 20 در صد از موفقیت هارا باعث می شود و 80 درصد از موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت فراد در بسیاری از موفقیت ها در گرو مهارت های است که هوش هیجانی را تشکیل می دهند.آن دسته از افرادی که هوش هیجانی پایین دارند، دچار نا خشنودی عمومی می شوند.به این معنا که بیشتر از سایر افراد دجار احساس یاس، تنهایی و افسردگی می شوند.
راهکارهای افزایش هوش هیجانی
هیجانهای خود را وارسی کنید
هر فرد به هنگام روبرو شدن با یک واقعه یا رفتار هیجانی واکنش های جسمی خاص خود را دارد. با درونکاوی این نشانه های جسمی هیجان را در خود بشناسید. مثلاً حالت چهره و واکنش خود را در زمان خواندن یک پیام عصبانی کننده یا وضعیت جسمی خود را وقتی که ترسیده اید تصور کنید؛ با شناسایی هیجان ها و واکنش های خود، کنترل احساسات راحت تر خواهد بود. حتی می توانید جلوی آینه، حالت های خود در مواقعی مانند عصبانیت و نگرانی و هیجان زدگی و … را ببینید.
نظر دیگران را بپرسید
تصور ما از خود با آنچه دیگران از ما می بینند متفاوت است. برای شناخت بهتر خود وقتی که دچار هیجان می شوید از یک دوست یا همکار نزدیک و صمیمی بخواهید واکنش احساسی و جسمی/ بدنی شما را در مواقع هیجانی به شما بگویند. پاسخ هایی که دریافت می کنید به شناخت بهتر از خودتان کمک می کند.
با استفاده از دو روش قبلی، شناخت و اطلاعات جدیدی راجع به هیجان ها، احساسات و واکنش های خود به دست می آورید که تصویر جدیدی از خودتان را به شما نشان می دهد. با مشاهده رفتارهای خود و تفکر راجع به آنچه می بینید و آنچه دیگران به شما می گویند، بهتر می توانید به احساساتتان مسلط شود.
مکث کنید
تمرین کنید که قبل از هر رفتار، سخن یا عملی به اندازه یک دم و بازدم مکث کنید.البته این کار در مواقع استرس و عصبانیت سخت است و فراموش می شود. برای همین در اوقات عادی این کار را انجام دهید تا به عادت ذهنی شما تبدیل شود. مکث کردن را با تأمل و صبر پیش از پاسخ به پیام ها، یا ارسال نظرات در شبکه های اجتماعی هم می توانید تمرین کنید.
با تکیه بر احساسات همدلی کنید
ابراز همدردی با دیگران در واقع نگاه به ماجرا از دید فرد مقابل است؛ شاید ما دلیل ناراحتی یا عصبانیت افراد را درک نکنیم اما مطمئناً حس ناراحتی و عصبانیت را قبلاً تجربه کرده و به خوبی می شناسیم. توانایی درک افراد و همدلی از منظر احساسی امکان برقراری ارتباطات قوی تری را فراهم می کند. مشارکت در امور خیریه که در آن فرد با افراد نیازمند کمک، همنشینی و همدلی می کند، می تواند بسیار مفید باشد.
پذیرنده باشید نه تهاجمی
وقتی با انتقاد دیگران از خود روبرو می شوید دو راه وجود دارد: به هیجان و احساسات خود اجازه دهید که واکنش های شما را کنترل کنند، یا خود کنترل ماجرا را در دست گرفته و از انتقادات درس بگیرید. با تمرین انتقاد از خود، اجازه ندهید که هیجان ها جلوی پذیرش بازخوردهای منفی را در شما بگیرند، از این بازخوردها در جهت پیشرفت استفاده کنید.
انبار افکار و احساسات منفی نشوید
با بخشش دیگران، کینه به دل نگرفتن، عبور از ترس ها، بی خود نگران نبودن، منفی بافی نکردن ، تعصب زدایی و … ذهن تان را به انبار احساسات و افکار منفی تبدیل نکنید.
ویروس هایی به نام افکار و احساسات منفی، انرژی زیادی از نرم افزار مغزتان می گیرند و هوش هیجانی تان را پایین می آورند و برعکس.
اجتماعی باشید
روابط اجتماعی خود را گسترش دهید، در جمع صحبت کنید، به کنش ها و واکنش ها و احساسات افراد دقت کنید بی آن که آنها را قضاوت کنید، در کارهای گروهی مشارکت کنید و تا جایی که می توانید سفر بروید.