چگونه در شرایط سخت زندگی استقامت داشته باشیم؟
آیا در اطرافتان فردی را سراغ دارید که علی رغم مواجهه با شرایط سخت و دشوار زندگی، استوار باقی مانده و به موفقیت های بزرگی دست یافته؟
اگر برایتان جالب است بدانید وجود کدام ویژگی روانشناختی به شما کمک میکند تا در دوره های سخت زندگی به خوبی بتوانید از پس مسائل بربیاید و دچار مشکلات ثانویه نشوید، خواندن مقاله زیر کمک کننده خواهد بود.
تاب آوری مقوله ایست که به شما در رسیدن به موفقیت کمک به سزایی می کند.
تاب آوری چیست؟
تاب آوری به معنای توانایی مقابله با شرایط دشوار و پاسخ انعطاف پذیر به فشارهای زندگی روزانه است.به عبارت دیگر به فرآیند بازگشت فرد به کارکرد طبیعی پس از یک رویداد استرس زا یا تجربه ناراحت کننده اطلاق می گردد.
ویژگی های افراد تاب آور چیست؟
- با فنون حل مسئله به راه حل های مطمئن می رسند.
- خود را ناتوان و قربانی ارزیابی نمی کنند.
- شبکه حمایتی و عاطفی محکمی دارند.
- قادرند متناسب با موقعیت، درخواست کمک کنند
- خوشبین بودن نسبت به آینده، اسیر گذشته نبودن
- احساس ارزشمندی و پذیرش نقاط مثبت و منفی زندگی خود.
تاب آوری آموختنی است یا ذاتی؟
نکته ای که باید به آن توجه کرد، این است که درست است تاب آوری به توانایی انسان در مواجهه با بلایا یا فشارهای طاقت فرسا گفته می شود، اما این ویژگی در کنار توانایی های درونی شخص و مهارت های اجتماعی او و همچنین در تعامل با محیط تقویت می شود، توسعه می یابد و به عنوان یک ویژگی مثبت خودش را نشان می دهد. نتیجه این که تاب آوری مهارتی قابل آموزش است یعنی پدیده ای ذاتی نیست بلکه از طریق تمرین، آموزش، یادگیری و تجربه حاصل می شود. پس اگر فکر می کنید تاب آوری کمی دارید، می توانید آن را تقویت کنید و مهارت های خود را در این زمینه پرورش دهید.
راه های افزایش تاب آوری چیست؟
گام اول در آموزش تاب آوری:توقف تفکرفرایند مقصر یابی
افراد تاب آور نه در خود و نه در دیگران به دنبال مقصر نیستن.فرآیند مقصریابی در خود باعث بوجود آمدن احساس گناه و در دیگران باعت ایجاد کینه، کدورت و ناراحتی می شود.
گام دوم در آموزش تاب آوری: خود آگاهی هیجانی
در خودآگاهی هیجانی دو عمل مهم جهت کنترل هیجانات صورت می گیرد:
1- با گفتار درونی حالت هیجانی خود را تشخیص می دهیم.
2- دومین عمل در خودآگاهی هیجانی این است که سعی می کنیم به علت وضعیت روحی خود پی ببریم.
گام سوم:شناخت راهکارهای افزایش هوش هیجانی
گام چهارم در آموزش تاب آوری: تقویت معنویت
داشتن ایمان، تحمل افراد را در برابر سختی ها افزایش می دهد و آن ها را برای غلبه چالش ها و تغییرات در زندگی یاری می دهد.
گام پنجم در آموزش تاب آوری:هدفمندی و هدف گذاری در زندگی
داشتن هدف در زندگی و توانمندی برای هدف گذاری، شاخص مهمی در تاب آوری است. فردی که هدف گذاری را به زندگی خویش ضمیمه می کند، جهت گیری آینده خود را افزایش می دهد و برای تحقق بخشیدن به آن تلاش خواهد کرد.
هر زمانی که احساس کردید زندگی تان بی معنا شده و رنج و سختی در حال از پای دراوردن شماست، کافی است چشمتان را ببندید و به دلیل و معانی که به زندگیتان داده اید فکر کنید.
هر کس چرایی در زندگی داشته باشد با هر چگونگی خواهد ساخت.
گام ششم در آموزش تاب آوری: یادگیری مقابله های مسئله مدار و هیجان مدار
هدف مقابله مسئله دار تغییر شرایط استرس آفرین است تا وضعیت بهبود پیدا کند اما هدف مقابله هیجان مدار مدیریت هیجانهای ایجاد شده از طریق: دعا و نیایش، تخلیه و ابراز هیجان مثل گریه کردن، ابراز خشم (بطور سالم)، گفتگوی درونی مانند دلداری دادن به خود، دادن معنی مثبت به آنچه رخ داده، توکل، صبر، درددل کردن با دوستان و آشنایان در موقعیت استرس زاست.
برای مقابله مسئله مدار باید:
مشکل را بپذیریم نه اینکه آنرا انکار کنیم و بگوییم وجود ندارد.
مشکل را نباید به شکل غیر قابل حل ببینیم.
باور داشته باشیم میتوانیم مشکل را حل کنیم
باور داشته باشیم حل مشکل نیاز به زمان و تلاش دارد و زمان و وقت کافی برای حل مسئله اختصاص دهیم.
گام هفتم در آموزش تاب آوری: شناخت خطاهای شناختی و تلاش برای کاهش آن ها
تفکر دو قطبی:
تفکر دو قطبی یا همه یا هیچ به نگاه بدون انعطاف به مسائل گفته می شود.مثال: من اگه نمره ای از درس فیزیک به غیر از 20 بگیرم فرقی با صفر نمی کند.
تعمیم مبالغه آمیز:
تعمیم دادن یک اتفاق منفی و نگاه کلی منفی به آن موضوع. مثال: نتیجه نگرفتن من در آزمون نیمسال اول درس شیمی نشان می دهد که من هیچ وقت نمی تونم در این درس نتیجه مناسبی کسب کنم.
استدلال هیجانی:
توجیه اتفاقات و مسائل بر اساس احساسات. مثال: اضطراب الانم به این معنی است که نمی تونم در این آزمون موفق بشوم.
برچسب زدن:
نسبت دادن صفات کلی به خود و دیگران. مثال: من آدم تنبلی هستم هیچ وقت ممکن نخواهد بود که نتیجه خوبی کسب کنم.
بی توجهی به امر مثبت:
بی ارزش شمردن تجربه های مثبت احساس شادی را از فرد می گیرد و فرد را به سوی ناشایست بودن سوق می دهد. مثال: نمره بالا آوردن در این امتحانات کار سختی نبود و من کار مهمی انجام ندادم.
نتیجه گیری شتاب زده
فاجعه سازی:
تغییر اتفاقات به شکل فاجعه بار. مثال: بدترین اتفاقی که ممکن بود بیفتد این بود که سر کلاس درس عربی از من سوال پرسیده شود.
تفکر تساوی گونه:
مادر تمام تحریف های شناختی است مثال:.قبولی در کنکور سراسری مساوی با خوشبختی و عدم قبولی در آن مساوی بدبختی است.
باید اندیشی:
ایجاد اجبار برای خود و دیگران در مسائل مختلف. مثال: من باید حتما معدل بالای 19 در امتحانات و رتبه زیر 1000 کسب کنم در غیر صورت امسال به دانشگاه نمی روم.
تاسف گرایی:
فکر کردن به ای کاش ها و رها نکردن گذشته. مثال: ای کاش پارسال درس می خوندم حتما وضعیت امسالم اینگونه نبود.