نقاشی

هنگامی که صحبت از هنرهای زیبا می شود نقاشی اولین چیزی است نقاشی پایه همه هنرهای تصویری است که در ایران از سال 1328  به صورت آکادمیک تدریس شد و از اولین رشته های هنر بود که در ایران تاسیس شد. سوال اینجاست که آیا هنر نقاشی این است که آنچنان ماهرانه طبعیت را تقلید شود که حتی خود طبعیت را نیز به اشتباه بیندازد؟ در این صورت چگونه می‌توان به نگاره‌های دیوارهای غارها یا آثار هنرمندان مدرن، نقاشی گفت؟ استادان و هنرمندان نقاشی بر خلاف نظر افرادی که نقاشی را فتوکپی طبیعت می‌دانند، معتقدند که نقاشی هنری است که در پیوند با اندیشه، جهان‌بینی و شرایط حاکم بر جامعه شکل می‌گیرد و معنا و مفهوم پیدا می‌کند و نهایتاً در غالب تصویر بیان می‌گردد. البته براساس این تعریف نمی‌توان تعریف نقاشی را با هنرهای تجسمی دیگر مانند گرافیک یا طراحی مشخص نمود و این به دلیل آن است که امروزه مرز بین بسیاری از هنرها شکسته شده است و نمی‌توان با خط‌کش لغات، حیطه یک هنر را تعیین کرد. دانشجویان‌ دروسی‌ مثل‌ طراحی‌، اطلاعات‌ و مبانی‌ هنرهای‌ تجسمی‌، تاریخ‌ هنر و تاریخ‌ عمومی‌ نقاشی‌ را می‌گذرانند. یک‌ دانشجوی‌ رشته‌ نقاشی‌ در طی‌ تحصیل‌ در دانشگاه‌ می‌آموزد که‌ خوب‌ ببیند، تحلیل‌ کند، دانش‌ خود را وسعت‌ ببخشد و آنچه‌ را که‌ یاد گرفته‌ است‌ در سطوح‌ مختلف‌ اشاعه‌ بدهد. به‌ همین‌ دلیل‌ اگر فردی‌ قریحه‌ و ذوق‌ نقاشی‌ نداشته‌ باشد، با ورود به‌ رشته‌ نقاشی‌ فقط‌ یکسری‌ اطلاعات‌ به‌ دست‌ می‌آورد و بازدهی‌ نخواهد داشت‌. دانشجوی‌ رشته‌ نقاشی‌ باید ویژگی‌های‌ جسمی‌ و روحی‌ خاصی‌ داشته‌ باشد تا بتواند در این‌ رشته‌ موفق‌ گردد و به‌ همین‌ دلیل‌ نیز آزمون‌ نقاشی‌ دانشگاه‌ها و مراکز آموزش‌ عالی‌ به‌ صورت‌ نیمه‌متمرکز برگزار می‌شود؛ یعنی‌ پیش‌ از ورود به‌ دانشگاه‌ استعداد و خلاقیت‌ داوطلب‌ در یک‌ آزمون‌ عملی‌ سنجیده‌ می‌شود تا بهترین‌ و توانمندترین‌ داوطلبان‌ وارد دانشگاه‌ گردند! نمی‌توان‌ به‌ نقاش دستور داد که‌ چگونه‌ باش‌ و از چه‌ راهی‌ برو تا موفق‌ شوی‌. در واقع‌ یک‌ نقاش‌ نمی‌تواند در چهارچوبی‌ مشخص‌ و معین‌ محدود گردد. و بالاخره‌ باید گفت‌ که‌ هنر نقاشی‌ مثل‌ هر هنر دیگری‌ ،هوش‌، نبوغ‌ و شعور فراوان‌ نیاز دارد. یک‌ فارغ ‌التحصیل‌ نقاشی‌ نباید انتظار داشته‌ باشد که‌ تنها مشغله‌ و منبع‌ درآمدش‌ نقاشی‌ کشیدن‌ باشد چرا که‌ حتی‌ بعضی نقاش‌های‌ موفق‌ و معروف‌ جهان‌ نیز تنها مشغله ‌شان‌ کشیدن‌ نقاشی‌ نیست‌ مثلن‌ در کنار نقاشی‌، به‌ تدریس‌ نقاشی‌ نیز می‌پردازند. کاری‌ که‌ بسیار مثمر ثمر است،‌ چون‌ تدریس‌ و ارتباط‌ با دیگران‌، تأثیر به سزایی‌ در دید، ذهن‌ و اندیشه‌ یک‌ نقاش‌ می‌گذارد. در کشور ما نیز یک‌ نقاش‌ می‌تواند علاوه‌ بر نقاشی‌ به‌ تدریس‌ این‌ هنر در مراکز آموزش‌ عالی‌ یا آموزشگاه‌های‌ آزاد و به‌ فعالیت‌ در مطبوعات‌ و نشریات‌، صداوسیما، فرهنگسراها، سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌، وزارت‌ فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی‌، شهرداری‌ها (به‌ عنوان‌ طراح‌ و مجری‌ نقاشی ‌های‌ دیواری‌) بپردازد. دانشجویان این رشته، دروس مشترکی مانند مبانی هنر های تجسمی و… با دانشجویان رشته ی گرافیک دارند. کلاس های ایشان اکثرا در آتلیه های طراحی و یا محیط های باز برگزار می شود تا بتوانند نقاشی های مختلفی ارائه دهند. این رشته بسیار پر خرج خواهد بود و در صورت امکان فروش آثار، می تواند تا حدی بر طرف کننده ی نیاز مادی دانشجویان باشد.

دروس‌ پایه‌:

مبانی‌ هنرهای‌ تجسمی‌، کارگاه‌ طراحی‌ پایه‌(سطح‌ یک‌)، کارگاه‌ عکاسی‌ پایه، هندسه‌ مناظر و مرایا، کارگاه‌ چاپ‌های‌ دستی‌، کارگاه‌ حجم‌سازی‌، تجزیه‌ و تحلیل‌ و نقد آثار هنرهای‌ تجسمی‌، هنر و تمدن‌ اسلامی‌، آشنایی‌ با هنر در تاریخ‌…

دروس‌ اصلی‌:

کارگاه‌ طراحی‌ (سطح‌ دو)، نقاشی‌ دیواری‌، کارگاه‌ نقاشی‌ دیواری‌ (سطح‌ یک‌)، کارگاه‌ نقاشی‌ (سطح‌ یک‌)، تاریخ‌ عمومی‌ نقاشی‌، تجزیه‌ و تحلیل‌ و نقد آثار نقاشی‌

دروس تخصصی:

کارگاه طراحی (سطح سه)، کارگاه نقاشی (سطح دو)، کارگاه نقاشی(سطح سه)، مرمت آثار نقاشی، طرح عملی جامع، …

دانشگاه هایی که در رشته نقاشی پذیرش دارند:

پردیس هنرهای زیبا تهران – دانشگاه الزهرا – دانشگاه های هنر تهران ، هنراصفهان، شیراز، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان – دانشگاه شهید باهنر،کرمان – دانشگاه شهید چمران اهواز – دانشگاه غیرانتفاعی علم و فرهنگ، تهران – دانشگاه غیرانتفاعی سوره تهران – …