دانشجوی مجسمه سازی باید عاشق این هنر باشد و علاوه بر علاقه و عشق توانایی های مثل طراحی را هم داشته باشد تا مجسمه ی مورد نظرش را بتواند طراحی کند. دارا بودن روابط عمومی بالا برای ارتباط بر قرار کردن با بازار کار و همچنین حوصله ی زیاد برای انجام تمرین های مداوم و طولانی کار مجسمه سازی. میتوان یک گیره لباس ۷ متری باشد که درست در وسط شهر فیلادلفیا در سال ۱۹۷۶ قد علم کرده است یا پیکره یک روحانی که در ۱۸۵۰ سال قبل از میلاد در مصر باستان متولد شده است و شاید هم سواری در حال فریاد زدن باشد که به ارتفاع ۳۴ سانتیمتر در سال ۱۵۰۵ میلادی خلق شده است. آری! آنها میتوانند به هر شکل و هر اندازهای باشند و از هر جنسی ساخته شوند؛ از سنگ و عاج و چوب و برنز گرفته تا تکههای فلز و اجزای دور ریختنی ماشین و موتورسیکلت و دوچرخه.همه اینها مجسمه هستند. صحبت از درک عمیق حجم و فرم است. رسیدن به این درک شگفت انگیز ابتدا عشق سپس تمرین و پشتکار نیاز دارد و مهم ترین آن میتوان گفت تمرین دیدن می باشد. مجسمه ، سه بعدی و در ارتباط مستقیم با فضاست یعنی همانقدر که فضای مثبت یعنی خود مجسمه با تمامی ویژگی هایش یعنی فرم و حجم و … مهم است ، فضای منفی یعنی ،آن فضایی که مجسمه در آن قرار گرفته است نیز دیده میشود. متریال های مختلف پیام های مختلفی را به ما منتقل میکنند برای مثال مجسمه ای که با سنگی متخلخل ساخته شده با مجسمه ای که با چوب ساخته شده تفاوت های بسیاری دارند. یک دانشجوی مجسمه سازی ابتدا باید عشق به اینکار را در وجود خودش حس کند سپس به درک حجم و فرم پرداخته و البته در کنار تمامی این کارها سواد تئوری خود را به میزان لازم حفظ کند چراکه یک هنرمند باید اطلاعات کافی در زمینه های مختلف داشته باشد. امروزه برای فراگیری ریشهای و بنیادی این هنر مثل سایر هنرها، نیاز به تحصیلات دانشگاهی است. در کشور ما نیز رشته مجسمهسازی به عنوان یکی از رشتههای گروه آزمایشی هنر ارائه میشود.در تعریف مجسمه میتوان گفت که هر شیئی که قسمتی از فضا را اشغال میکند به آن مجسمه میگویند .دانشجویان این رشته پس از مطالعه مبانی عمومی شامل نقاشی، عکاسی، آشنایی با طراحی و چاپ و رنگ، دروس تخصصی را مطالعه میکنند که این دروس شامل طراحی در هنر مجسمهسازی، آشنایی با موزهها و کارگاههای حجم، نقش برجسته، سفال، طراحی و ساخت سکه و… میشود. در این رشته دانشجویان در آغاز الفبای مجسمهسازی را فرا میگیرند و در مرحله بعد نسبت به طبیعت شناخت پیدا میکنند و یاد میگیرند که چگونه از طبیعت برای ساخت مجسمه الهام بگیرند. دانشجوی مجسمهسازی باید عاشق این هنر باشد برای مثال وقتی با مواد مجسمهسازی برخورد میکند، به هیجان بیاید یا اگر با یک مجسمه برخورد میکند، شیفته وار جذب آن گردد.همچنین لازم است که طراحی را به خوبی آموخته باشد. همانطور که گفته شد، دانشجوی مجسمهسازی باید وقت زیادی را به تمرین و کار مداوم اختصاص دهد و از روابط اجتماعی خوبی برخوردار باشد تا بتواند با بازار کار ارتباط برقرار کند. هنرمند وظیفهاش کار کردن و خلق کردن است و هنرمند مجسمه ساز نیز باید با این هدف وارد رشته مجسمهسازی شود نه این که بخواهد پس از فارغ التحصیلی شغل راحت و بی دغدغهای پیدا کند. البته اگر فارغ التحصیل این رشته کار کند و آثار خود را در نمایشگاهها و آتلیهها ارائه دهد، مشکل مالی نخواهد داشت. از سوی دیگر فارغ التحصیل این رشته میتواند در سایر رشتههای هنری نیز فعالیت کند. مثلاً وارد معماری داخلی شود و نقش برجستههای عظیم درست کند یا در هنر گرافیک فعالیت نماید.
دروس پایه:
مبانی هنرهای تجسمی، طراحی پایه، هندسه، کارگاه چاپهای دستی، کارگاه نقاشی عمومی، کارگاه مواد و روشهای ساخت، تجزیه و تحلیل و نقد آثار هنری، هنر و تمدن اسلامی، آشنایی با هنر در تاریخ، آشنایی با موزهها، تاریخ عمومی حجم سازی، آشنایی با هنرهای سنتی…
دروس اصلی و تخصصی:
نقش برجسته، کارگاه مجسمهسازی تخصصی، فرم و فضا، رابطه مجسمهسازی با محیط، کارگاه مجسمهسازی عمومی، آشنایی با فنون قالبگیری، کارگاه طراحی تخصصی، کارگاه برنزریزی، کارگاه سرامیک، آشنایی با طرح و ساخت سکه، تجزیه و تحلیل و نقد آثار مجسمهسازی، طرح جامع مجسمهسازی، عکاسی، کارگاه ارتباط تصویری، …
دانشگاه هایی که دراین رشته پذیرش دانشجو دارند :
دانشگاه تهران – دانشگاه نیشابور – دانشگاههنر تهران – دانشگاه با آزمون ، تهران – …